پرستو مهاجر

الهی و ربی من لی غیرک

الهی و ربی من لی غیرک

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبد الله

روزی می رسد که مارا به جرم جنون عشقت، به کربلای تو تبعید میکنند!

یا حسیــــــــــــــــــن(ع)

محرم ماه عاشقیست

التماس دعا

پیام های کوتاه
  • ۱۷ آبان ۹۲ , ۲۳:۲۰
    زینب
آخرین مطالب
  • ۱۷ آبان ۹۲ ، ۲۳:۲۰ زینب

۶ مطلب در اسفند ۱۳۸۹ ثبت شده است

۱۳:۰۹۲۶
اسفند
همه آماده میشویم تا بار سفر ببندیم و به سرزمین پرستوهای مهاجر سفر کنیم.

میخواهیم برویم تا رسم زندگی را بیاموزیم

رسم آدمیت را رسم           عاشقی را           رسم حیا و پاکدامنی را        

میخواهیم برویم تا سال جدید را در کنار آنهایی آغاز کنیم که خلیفه خدا بر روی زمین بودند

 کسانی که میدانستند خلیفه بودن یعنی چه؟!

 پرستوهایی که عاشق پرواز کردن بودند

 پرستوهایی که بی هیچ چشم داشتی حکم رهبر را پذیرفته و به آن عمل کردند

میخواهیم برویم تا پرواز را بیاموزیم

میخواهیم برویم تا سبکبال شویم  تا درک کنیم اخلاص را

 تا ببینیم چگونه باید پرستو شویم؟!

تا بپرسیم چگونه پاک بمانیم؟!

تا ببینیم شجاعت را       مقاومت را            ایثار را         از خود گذشتگی را 

 تا درک کنیم دل کندن از دنیا را

 تا بیاموزیم چگونه مردن را          چگونه زیستن را               چگونه با خدا بودن را

تا برسیم به این نقطه که بمیریم قبل از آن که بمیرانندمان.

میخواهیم برویم تا با این پرستو ها که میشود راه را به خوبی تشخیص داد زمزمه کنیم

یا مقلب القلوب والابصار

                                    یا مدبر اللیل والنهار

                                                                     یا محول الحول والاحوال

                                                                                                         حول حالنا الی احسن الحال

_________________________________________________________________
پی نوشت:سال خوبی داشته باشید.به امید دیدار روی مهدی فاطمه(عج)
اللهم صل علی محمد و ال محمد وعجل فرجهم
التماس دعا.
پرستو مهاجر
۱۱:۱۴۱۶
اسفند
بسم رب الشهداء والصدیقین

قسمت سوم

و اما ادامه:

مادر جونم میگفتن:" وقتی که شهید هاشم هنوز به دنیا نیومده بود،قرار بود اسمش رو بزاریم حسن.

اما یک شب خواب چند تا خانوم زیبا رو رو دیدم که بهم خبر دادند که فرزندت پسر هست

 و نام هاشم براش انتخاب شده...

به همین خاطر وقتی به دنیا اومد اسمش رو گذاشتیم هاشم...."

مادرجونم میگفتن:" وقتی شهید هاشم به دنیا اومد یک دل نگرانی خاصی داشتم.

با این که بچه سالم بود و بی نقص ولی دلم خیلی شور میزد و نگران بودم.

خدا یک پسر خوشگل و زیبا و سالم به من داده بود اما یک حسی از درون بهم میگفت

 که هاشم واسه این دنیا نیست.هاشم انتخاب شده است.

اون وقتی  به دنیا اومد برعکس همه بچه ها که لحظه تولد جیغ میزنن، فقط اشک میریخت.

و این دلنگرانی من رو بیشتر و بیشتر میکرد."



(شهید هاشم در سن چهار ماهگی)


میگفتن:" تا وقتی که بزرگ شد در طول این 19 سال اتفاقات زیادی برای شهید هاشم افتاد

 ولی هربار با عنایت خدا جون سالم به در برد.

یک سال قرار شد به همراه داییهاش بریم سفر.دوتا ماشین داشتیم و راهی سفر شدیم.

اون موقع شهید هاشم  کوچیک بود.من و شهید هاشم قرار شد که بریم تو ماشین داییش.

اما وسط راه یک دفعه هاشم گفت:"نگه دارید من میخوام پیاده شم.میخوام برم تو اون ماشین."

هرچی همه گفتن باشه هروقت رسیدیم یک جا توقف کردیم پیاده شو ، گوش نکرد

اونقدر اصرار کرد تا این که پیاده شد و رفت تو اون ماشین.

چند دقیقه بعد از پیاده شدن هاشم ما تصادف خیلی سختی کردیم.

همه راهی بیمارستان شدیم و حتی دختر دایی هاشم که چند ماه بیشتر نداشت تو این تصادف از دنیا رفت."

مادرجونم همیشه از یک خوابی تعریف میکردن .

میگفتن:" یک شب خواب دیدم دارم از یک رودخونه رد میشم و دستم یک سبد سیب هست.

داخل سبد 5 دونه سیب سرخ بود.

 وقتی از رودخونه رد میشدم یک دفعه سبد از دستم افتاد و سیب ها ریختن تو رود خونه.

3 تا از سیب هارو موفق شدم که بگیرم.

یکی دیگه اش اما وقتی گرفتم از آب نصفه بود .

و پنجمین سیب رو آب برد و نتونستم بگیرم.

وقتی از خواب بیدار شدم یک دلشوره عجیبی داشتم.مطمئن بودم که یک اتفاقی میافته.

وقتی خبر شهادت هاشم رو آوردن فهمیدم اون سیبی که نتونستم بگیرم هاشم بوده

 و اون سیب که نصفه شده پسرم حسین که الان جانبازه....."

آقاجونم میگن:" وقتی هاشم داشت اعزام میشد به جبهه کنار اتوبوس که ایستاده بودم تا حرکت کنه،

شهید یک دفعه رو به آسمون کرد و گفت:آقاجون ببینید دارن منو میبرن........

بهش گفتم:چی میگی هاشم؟؟؟

گفت:هیچی هیچی .......

مادر بزرگ شهید تعریف میکنن :"موقع خداحافظی ازش پرسیدم کی برمیگردی؟؟؟"

شهید گفت:" نگران نباشید تا 15روز دیگه برمیگردم "

و دقیقا 15 روز بعد از رفتنش پیکر پاکش به مشهد برگشت.......

(پایان این قسمت)


پرستو مهاجر
۱۱:۲۶۱۴
اسفند
بسم رب الشهدا و الصدیقین
و اما ادامه:

فرزندی که در سال 1346 به دنیا آمد مقدر بود با بهترین اعتقادات در خاک و خون غلط بزند.

راستی چگونه یک آدم معمولی در عرض 19 سال تبدیل به یک فرشته میشود؟

مگر میشود به 19 سال اینقدر بالا پرید؟چه ریش ها که سفید میشود و

حتی سوسوئی از سعادت را هم نمیبینند

 پس این جوان آرام و متین که  هنوز تازه محاسن اش در امده بود

چگونه توانسته بود تا این حد ارتقا یابد؟؟

شهید هاشم در زندگی خود را پایبند هیچ چیز به جز ایمانش نکرد.

دلیل و بهانه برای جا زدن وظیفه در برابر وظیفه زیاد داشت

 اما باور های عقیدتی پرهیز اخلاقی و صداقت روحی او اجازه نمیداد که خود را از میدان کنار بکشد.

شهید هاشم مذهبی بود اما از آن مذهبی هائی که در راه مذهب مایه میگذارند

 و سر میدهند و گلوله میخورند.

خصوصیات اخلاقی و معاشرتی او چنان جذبه داشت که امروز کسی را سراغ نداریم

 که از شهید هاشم دلتنگ باشد.

برای همه آشنایان نام هاشم مترادف با صمیمیت و خونسردی و اطمینان نفس بود.

استعداد شهید هاشم یک استعداد طلائی بود که وقتی با تلاش های خستگی ناپذیر

در سن او ضمیمه شد از او یک چهره کم نظیر ساخت....

او تکبر نداشت سرش را پایین میگرفت

و هرگز موفقیت ها پیشرفت ها و استعدادهایش را به رخ نمیکشید.

غم هایش را بروز نمیداد.

با بهترین معدل های درسی و بهترین اخلاق اجتماعی دوره دبیرستان را

 در رشته ریاضی دبیرستان" شهید حاج آقا مصطفی خمینی" مشهد در سال 1364 به پایان رساند

سپس تصمیم گرفت در رشته پزشکی ادامه تحصیل دهد

 درهمان سال کنکور شرکت کرده و با رتبه نمونه و بسیار بالای تحصیلی (رتبه 249)

 در رشته پزشکی پذیرفته و جذب شد و تحصیل در دانشکده پزشکی مشهد را

 با آرمان هائی پاک و مقدس و بدون انگیزه های سطح پایین و مادی آغاز کرد.

(پایان قسمت دوم)
پرستو مهاجر
۱۹:۱۹۰۱
اسفند
 

درکوه انعکاس خودت را شنیده ای

تا دشت ها هوای دلت را دویده ای

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام

وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده ای ؟

«تبت یدا... » ابی لهبان شعله می کشند

تا پرده ی نمایش شب را دریده ای

رویت سپیده ای ست که شب های مکه را ...

خالت پرنده ای ست رها در سپیده ای

اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد

با چشمکی ستاره و ماه آفریده ای

باران گیسوان تو بر شانه ات که ریخت

هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده ای

راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج

افتاد از شگفتی دست بریده ای

دیگر چرا به عطر تو ایمان نیاوریم

ای لهجه ات صراحت سیب رسیده ای !

بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل

تا خلوت خدا، تک و تنها پریده ای

دریای رحمتی و از امواج غصه ها

سهم تمام اهل زمین را خریده ای

حتی کنار این غزلت هم نشسته ای

خط روی واژه های خطایم کشیده ای

گفتند از قشنگیت اما خودت بگو

از آن محمدی (ص) که در آیینه دیده ای

عیدتان مبارک

پرستو مهاجر
۱۹:۰۶۰۱
اسفند

سایت‌های حامی فتنه و در رأس آن بی‌بی‌سی فارسی اعتراف کردند که

برنامه‌های آنها برای اغتشاش و کشته‌سازی در تهران شکست خورده

و هیچگونه تجمعی در تهران شکل نگرفته است.

به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس، با وجود تبلیغات گسترده

رسانه‌های صهیونیستی و فراخوان منافقین برای برگزاری تجمع

در خیابان‌های تهران و همچنین اتخاذ تصمیماتی در خارج برای کشته‎سازی،

 هم‌اکنون با هوشیاری مردم، تهران در آرامش کامل به سر می‌برد.


به همین جهت، رسانه‌های ضدانقلاب که از ساعتی پیش

مدام به درج اخبار دروغ مبنی بر ناآرامی در سطح تهران می‌پرداختند

نیز بالاخره مجبور شدند، به آرامش در تهران و شکست برنامه‌های خود

برای ایجاد اغتشاش و سلب آرامش مردم اعتراف کنند.

بی‌بی‌سی در آخرین گزارش خود نوشته است

که هنوز هیچ تجمعی در تهران شکل نگرفته است.

این رسانه متعلق به سرویس‌های امنیتی و جاسوسی رژیم سلطنتی انگلیس

از بعد از ظهر امروز به دلیل عدم برگزاری هرگونه تجمع و ایجاد هرگونه اغتشاشی، د

ر اقدامی غیرحرفه‌ای برای بخش "اخبار لحظه به لحظه از رویادهای اول اسفند "

از عکس اغتشاشات 25 بهمن استفاده کرده بود که سرانجام

به دلیل عدم برگزاری هرگونه تجمع و اغتشاشی،

مجبور شد عکس خبر خود را به تصویری از شهیدان ژاله و مختاری اختصاص دهد.

بی‌بی‌سی که پیش از این نیز اخبار دروغ فراوانی مخابره کرده،

از بعد از ظهر امروز مدام به انتشار اخبار دروغی مبنی بر درگیری

در برخی اماکن شهر تهران مبادرت می‌کرد،

اما سرانجام خود این سایت متعلق به سرویس‌های جاسوسی و امنیتی انگلستان

مجبور شد اخبار خود را تکذیب و تأکید کند که "هیچ تجمعی در تهران شکل نگرفته است. "

پرستو مهاجر
۱۹:۰۴۰۱
اسفند
تبلیغات برای تجمع ضدانقلاب امروز هم نتیجه نداد.

این درحالی بود که نیروهای بسیجی در اقدامی خودجوش و ارزنده

جشن میلاد پیامبر اکرم در خیابانها برگزار کردند.


http://www.erfaniaghghala.com/fa/uploads/img49b0b5d614ea8.jpg


درحالیکه رسانه های خبری سبزها نیز از شکست این تجمع خبر می دادند

و تهران و دیگر شهرها در شرایط کاملا عادی بسر می برد،

جوانان بسیجی اقدام به توزیع شیرینی و شکلات و شربت در میان مردم کردند و

همین موضوع نیز ضدانقلاب را بیشتر عصبانی می کرد.

مشاهدات خبرنگار ما حاکی از آن است که پخش شیرینی و شربت

توسط نیروهای بسیجی در تمامی میادین اصلی شهر آغاز شده است

و از حضور ضدانقلاب در پیاده رو ها نیز خبری نیست.

در همین رابطه سایت‌های حامی فتنه و در رأس آن بی‌بی‌سی فارسی اعتراف کردند

که برنامه‌های آنها برای اغتشاش و کشته‌سازی در تهران شکست خورده

و هیچگونه تجمعی در تهران شکل نگرفته است.
پرستو مهاجر