پیراهن سیاه (شب سوم)
شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۱۷ ب.ظ
شکر خدا که نوکر این خانواده ام
حالا که بوی کرببلایت
رسیده است
شکر خدا که از کرمت
هیئتی شدم
من را خدا برای همین
آفریده است
روزیه چشمهای گنهکار
نوکرت
از گریه های مادر
قامت خمیده است
یعنی کنار مادر تو
گریه کرده ام؟
اشکم به روی چادر
زهرا چکیده است؟
با دیدن هلال عزای تو
مادرم
پیراهن سیاه برایم
خریده است
التماس دعا
۹۱/۰۸/۲۷