پرستو مهاجر

الهی و ربی من لی غیرک

الهی و ربی من لی غیرک

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبد الله

روزی می رسد که مارا به جرم جنون عشقت، به کربلای تو تبعید میکنند!

یا حسیــــــــــــــــــن(ع)

محرم ماه عاشقیست

التماس دعا

پیام های کوتاه
  • ۱۷ آبان ۹۲ , ۲۳:۲۰
    زینب
آخرین مطالب
  • ۱۷ آبان ۹۲ ، ۲۳:۲۰ زینب

از تبار یوسف

سه شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۰، ۰۵:۱۶ ب.ظ
هم خوشتیپ و زیبا بود، هم درس خوان؛ اینجور افراد هم توی کلاس، زودتر شناخته میشوند.

نفهمیدن درس، کمک برای نوشتن مقاله یا پایان نامه و یا گرفتن جزوه های درسی، بهانه هایی بود که دختر ها برای هم کلام شدن بااو انتخاب میکردند.

پاپیچش میشدند،ولی محلشان نمیگذاشت؛سرش به کار خودش بود.

وقتی هم علنی به او پیشنهاد ازدواج میدادند، میگفت:

"دختری که راه بیافته دنبال شوهر برای خودش بگرده که به درد زندگی نمیخوره! نمشه باهاش زندگی کرد."



شهید محمد علی رهنمون


مرد جوان دنبال چشمان پر حیاست و بی آنکه بداند حس میکند که این خودداری ظریفانه، از یک لطافت و رقت عالی خبر میدهد.


۹۰/۱۰/۱۳ موافقین ۱ مخالفین ۰
پرستو مهاجر

نظرات  (۴)

استفاده کردم. ممنون
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۱:۴۲ امیرحسین.ر
و مگر از یک شهید غیر از این انتظار میرود...؟؟؟
۱۵ دی ۹۰ ، ۱۱:۳۸ ُسجاده نشین
زیبا بودددددددددددددددددد.ممنون
۱۳ دی ۹۰ ، ۱۸:۲۴ سید بیسیم چی
نباید چنین اندیشید که جنگی بود و در زمان ماضی تمام شد و حالا جنگی دیگر هست.
جنگ را می شود تحقیر کرد، سیاه خواند و کمر به هدم اش بست، اما نمی توان از میانش برد. استاده با مشت، چون تک درختی در میانه دشت. محکم و بلند و استوار.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی