از تبار یوسف
سه شنبه, ۱۳ دی ۱۳۹۰، ۰۵:۱۶ ب.ظ
هم خوشتیپ و زیبا بود، هم درس خوان؛ اینجور افراد هم توی کلاس، زودتر شناخته میشوند.
نفهمیدن درس، کمک برای نوشتن مقاله یا پایان نامه و یا گرفتن جزوه های درسی، بهانه هایی بود که دختر ها برای هم کلام شدن بااو انتخاب میکردند.
پاپیچش میشدند،ولی محلشان نمیگذاشت؛سرش به کار خودش بود.
وقتی هم علنی به او پیشنهاد ازدواج میدادند، میگفت:
"دختری که راه بیافته دنبال شوهر برای خودش بگرده که به درد زندگی نمیخوره! نمشه باهاش زندگی کرد."

شهید محمد علی رهنمون
مرد جوان دنبال چشمان پر حیاست و بی آنکه بداند حس میکند که این خودداری ظریفانه، از یک لطافت و رقت عالی خبر میدهد.
نفهمیدن درس، کمک برای نوشتن مقاله یا پایان نامه و یا گرفتن جزوه های درسی، بهانه هایی بود که دختر ها برای هم کلام شدن بااو انتخاب میکردند.
پاپیچش میشدند،ولی محلشان نمیگذاشت؛سرش به کار خودش بود.
وقتی هم علنی به او پیشنهاد ازدواج میدادند، میگفت:
"دختری که راه بیافته دنبال شوهر برای خودش بگرده که به درد زندگی نمیخوره! نمشه باهاش زندگی کرد."
مرد جوان دنبال چشمان پر حیاست و بی آنکه بداند حس میکند که این خودداری ظریفانه، از یک لطافت و رقت عالی خبر میدهد.
۹۰/۱۰/۱۳