امتحان های جور و واجور
همه می آیند به سراغم
تا به من بگویند
آی بنده ی خدا
تو میتوانی بزرگ و بزرگ تر شوی
در تو دیده شده است که میتوانی از این امتحان ها سر بلند بیرون آیی!
امتحان های جور و واجور
همه می آیند به سراغم
تا به من بگویند
آی بنده ی خدا
تو میتوانی بزرگ و بزرگ تر شوی
در تو دیده شده است که میتوانی از این امتحان ها سر بلند بیرون آیی!
دلم تنگ است
دوروز است که ندیدمت
اما نمیدانم چرا این قدر دوریت طاقت فرساست
تو که نیستی انگار دنیا با تمام خوشی هایش برایم ناخوش است
تو که نیستی تمام خنده های روزانه برایم فقط یک لبخند از سر عادت است
تو که نیستی لحظه هایم خالی اند
از تو ...
از بودنت ...
از دیدارت ...
همه میگویند لبیک یا حسین
همه با تو بیعت میکنند
وقتی این بیعت هارا میشنوم به فکر فرو میروم
به این فکر که نکند ماهم مانند کوفیان،
بیعت شکن باشیم و ....
کربلایی دیگر!!
دلم گاهی حال خودش را نمیفهمد
نمیفهمد که شوق دیدارت را دارد
یا اضطراب دیدارت را
آخر گاهی این طرفی ست
گاهی آن طرفی
گاهی دلت را شادمان میکند
گاهی دلت را ....
خدا آن روز را نیاورد...
که تو دلت از من
بـــ ر نــــ جــــ د...
دلم همیشه تورا میخواهد
تورا که همیشه هستی
و قرار است که باشی
در سختی ها و آسانی ها
در خوشی ها و ناخوشی ها
دوستت دارم تو را که همیشه میمانی!
به خانواده قول داده بود که بعد از 15 روز بازگردد
و او که تا پای جان بر سر حرف هایش و اعتقاداتش بود
به این قولش نیز عمل کرد
و بعد از 15 روز
با پیکری خونین
بازگشت به آغوش مادر...