پرستو مهاجر

الهی و ربی من لی غیرک

الهی و ربی من لی غیرک

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک یا ابا عبد الله

روزی می رسد که مارا به جرم جنون عشقت، به کربلای تو تبعید میکنند!

یا حسیــــــــــــــــــن(ع)

محرم ماه عاشقیست

التماس دعا

پیام های کوتاه
  • ۱۷ آبان ۹۲ , ۲۳:۲۰
    زینب
آخرین مطالب
  • ۱۷ آبان ۹۲ ، ۲۳:۲۰ زینب

۹ مطلب در بهمن ۱۳۸۹ ثبت شده است

۱۲:۰۲۲۷
بهمن
آری با اتفاقاتی که چند صباحی است در اطرافمان پررنگ و پررنگ تر شده است.

اتفاقاتی که از سال گذشته دل خیلی ها را آزرده است...

 بر روی دل خیلی ها رنجی فراموش نشدنی گذاشته است ...

 دل خیلی از همسران و مادران را داغ دار کرده است ....

میتوان به خوبی معنای این واژه را درک کرد که

 "در باغ شهادت بازه باز است"

چرا گاهی فکر میکنیم که پل شهادت رو شکستند؟

نه... میتوانیم با کمی بصیرت به وضوح ببینیم پرستوهایی را که برای رسیدن به این قله ی پر افتخار

بی تابی ها میکنند و یکی پس از دیگری به آرزویشان میرسند.

کاش یادمان نرود که شهادت زمان نمیخواهد عرصه و جنگ سخت نمیخواهد.

تیر و تفنگ و تانک نمیخواهد .

شهادت لیاقت میخواهد ...

باید عاشق باشی تا بتوانی امیدی برای شهادت داشته باشی...

کم نیستند شهریاری ها.....

 کم نیستند علی محمدی ها....

کم نیستند ژاله ها ....

کم نیستند کاظمی ها و شوشتری ها....

 کم نیستند آنهایی که از رهبرشان میخواهند برایشان آرزوی شهادت کند....

 کم نیستند آنهایی که شهادتشان اشک در چشم رهبرشان جمع میکند....

 کم ندیدیم در طی این چند سال اخیر پر پر شدن گلها را ....

گل هایی که با ریختن قطره قطره خونشان حماسه ای جدید میسازند ....

چه فکر کرده اند دشمنان؟؟!!!

فکر میکنند با پر پر شدن گلهایمان میتوانند مارا ناامید کنند؟؟

فکر میکنند میتوانند با داغ گذاشتن بر دل مادران و همسران مارا از هدف خود

از رهبر خود            از امام خود                 از دین خود جدا کنند؟؟؟

هیهات که با پر پر شدن گلها با ریختن خون پرستوها عزم ما بیشتر میشود...

 پایه های اعتقادمان محکم تر میشود...

 عشقمان به امام و رهبرمان شدید تر میشود ....

مگر نبودند مادرانی که در کربلا با عشق به امامشان جگر گوشه هاشان را فدای اسلام کردند؟؟

بدون هیچ چشم داشتی عزیز ترین هایشان را به میدان جنگ فرستادند؟؟

مادران ماهم کم از مادران جوانان کربلا ندارند ...

مادران و همسران این زمان هم حسینی وار پاره های تن خود را

 با غرور و افتخار فدای اسلام و امام و رهبرشان میکنند....

میخواهیم ثابت کنیم که تا آخرین قطرات خونمان در راه پایداری انقلابمان دفاع میکنیم...

میخواهیم ثابت کنیم خود را سپر میکنیم تا نکند خدشه ای به انقلابمان

 به امام راحلمان و به رهبرمان وارد شود....

میخواهیم ثابت کنیم که نمیگذاریم خون پاک شهدایمان پایمال شود....

میخواهیم ثابت کنیم عاشقیم....

میخواهیم ثابت کنیم که "ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند"
 
میخواهیم فریاد کنیم که "اگر آه تو از جنس نیاز است در باغ شهادت بازه باز است"

میخواهیم فریاد کنیم که

 "شهدا ! خوشا به سعادتتان....

 بروید و به سوی معشوقتان بشتابید ..

ما راهتان را ادامه میدهیم و نمیگذاریم ذره ای خون شما پایمال شود ...

سلام مارا به امام زمانمان برسانید و بگویید جهان در انتظار دیدار روی شماست...

و همه شیعیان این جمله را بر لب زمزمه میکنند که

"اندکی صبر سحر نزدیک است"

اللهم عجل لولیک الفرج

شادی روح تمام شهدا صلوات
پرستو مهاجر
۱۱:۰۸۲۶
بهمن
در حالیکه طی هفته های گذشته، ضد انقلاب داخل و خارج با ایجاد موج خبری سنگین

 تلاش داشتند با انواع و اقسام حیله های روانی مردم را تحریک کرده

و در راستای معکوس کردن حرکات ضدصهیونیستی ملت های منطقه

به نفع آمریکا و اسراییل حرکت کنند،

 هوشیاری مردم, این پروژه را با شکست کامل مواجه کرد.

به گزارش الف، ضدانقلاب امروز بار دیگر در دو جبهه خیابانی و اخلاقی شکست خورد.

 در جبهه خیابانی تجمعات پراکنده چند ده نفری با شکست کامل مواجه شد

و در جبهه اخلاقی نیز سایت های ضد انقلاب با اعتماد به نفس کامل

از حضور میلیونی هواداران خبر دادند!،

هرچند که شکست خود را در این جبهه پیشاپیش با جعل اخباری همانند

صدور مجوز وزارت کشور و ... اعلام کرده بودند.

 مدارک این سایت ها برای حضور میلیونی نیز ویدیوهایی بود

که عمده شرکت کنندگان در آن با لباس آستین کوتاه و تابستانی حضور داشتند!

 ویدیوها متعلق به گذشته بود.

تصاویر را ببینید.









 
پرستو مهاجر
۱۰:۵۴۲۶
بهمن
روز گذشته یک بسیجی دیگر توسط اوباش مزدور اسرائیلی به شهادت رسید

و پرونده سران فتنه قطور تر از گذشته شد.

به گزارش "الف" دیروز درحالی که قیل و قال چند روزه ضدانقلاب و منافقین توسط مردم

 به باد مضحکه و مسخره گرفته شده بود و هیچ اعتنائی به دعوت سخنگوی کاخ سفید

 و رجوی و دارودسته ریگی و ربع پهلوی و موسوی و کروبی برای ریختن به خیابانها نشده بود،

 منافقین در عملیاتی از پیش طراحی شده با تیر اندازی به مردم،

چند نفر را زخمی کردند که متاسفانه یک جوان بسیجی در این میان به شهادت رسید.

اگر چه در خبرها آمده است که قاتلین دستگیر شدند اما این ماجرا نباید در این نقطه متوقف شود.

 روز گذشته پیش از انتشار این خبر، فیلمی دردناک و اندهگین  از ضرب و جرح یک بسیجی دیگر

 در سایت های خبری منتشر شد که دل هر انسانی را می آزرد.

 گناه بسیجی که مورد هتک و حمله وحشیانه آشوبگران اسرائیلی قرار گرفته بود

تنها برداشتن عکس حضرت امام از روی زمین و جلوگیری از بی حرمتی به ساحت رهبر فقید انقلاب بود.

هیلاری کلینتون نیز روز گذشته در حمایت صریح از آشوبگران به صحنه آمد

 و گفت: بگذارید به طور صریح و مستقیم ازمردمی که امروز به خیابان های تهران آمده اند حمایت کنم.

اما چه کسی باید پاسخ گوی جریحه دار شدن دل و قلب ملت ایران باشد.

مسئولین پاسخ دهند.

 صبر مردم لبریز شده است.

درخواست ملت ایران همان شعار همه گیر امروز نمایندگانشان در مجلس است

که یکصدا فریاد می زدند: موسوی و کروبی اعدام باید گردند.



پرستو مهاجر
۱۸:۴۶۲۴
بهمن
صبح روز اول بهمن ماه 61 بود .

 شب قبل را تا صبح با حاج یدا... تو کانال پرورش ماهی بودم .

10 روزی از شهادت حاج حسین گذشته بود و هنوز کسی لبخندی رو صورت حاجی ندیده بود.

بد جوری بی طاقت شده بود و مدام تو خودش بود.

تازه هوا کمی روشن شده بود که یک رزمنده ی بسیجی به طرف حاج یدا... آمد

و گفت: "برادر کلهر، من دیشب خواب دیدم حاج حسین میر رضی سر راهی ایستاده،

جلو رفتم و به او سلام کردم

و گفتم: حاج حسین مگه تو شهید نشدی؟ اینجا چه می کنی؟

جواب داد: چرا من شهید شدم، اما منتظر کسی هستم.

پرسیدم: منتظر چه کسی؟

-گفت : قرار است حاج یدا... بیاید، منتظر او هستم.

حالت حاج یدالله دگرگون شد، او که پس از حاج حسین لبخندی به لب نیاورده بود

 خنده ای شیرین بر لبانش نشست و دست چپش را که سالم بود

دور گردن بسیجی حلقه نموده و از پیشانی او بوسه ای گرفت.

هنوز ظهر نشده بود که خبر شهادت علمدار لشکر 10 سیدالشهدا (علیه السلام) را آوردند.

پرستو مهاجر
۱۲:۴۰۱۹
بهمن
خوب به من گفتن از 22 بهمن بگو....

 ما از اول شروعیدیم شما هم که مجبورین به تحمل .

 اما بعد....

تابستون شده بود و ما هم بیکار . صبح و عصر میرفتیم سخنرانی

 خونه ایت الله شیرازی  یا ایت الله قمی که تبعید بود یا ایت الله مرعشی

 معمولآ اونجا شیخ علی تهرانی سخنرانی میکرد.

 اون  تو ساواک خیلی شکنجه شده بود

 یادمه یه روز همون جلوی منبرش نشسته بودم لباسشو در آورد زیر بغلشو نشون داد

 گفت اینجا رو ساواک میله داغ گذاشته .

وحشتناک بود گوشتاش کنده شده بود و گودی ایجاد شده بود

 البته شیخ علی عاقبت بخیر نشد متاسفانه

 و بعد از اینکه حاکم شرع مشهد شد و پس از چندی به دستور امام کنار گذاشته شد - شد ضد امام

ظاهرا خوب روش کار شد تا سر از عراق در آورد و از رادیو عراق شروع کرد به فحاشی به امام و ...

بالاخره خونمون به جوش اومد از زیر بغل شیخ و چنان شعارهای تندی دادیم که درگیری شدیدی شد...

 با سنگ و آجر و هر چی که دستمون رسید....

 مامورها  هم با تیر و تیر و تیر ....

تا ساعت 11 شب.....  البته اون وقتا 11 شب مثل 2 نیمه شب حالا بود

چون ساعت خواب مردم نهایتا 9 بود....

 تو خیابون لاستیک آتیش میدادیم و به جیپ ارتش حمله میکردیم....

 وقتی برگشتم خونه همه اومده بودن سر کوچه

 مامانم نفس راحتی کشید و زد زیر گریه 

آقام اومد بزنه که کوتاه اومد

 داداشم گفت:" دیدین گفتم میاد ؟!"

 آقام گفت:"از فردا حق نداری پا از خونه بیرون بذاری...."

و فردا همه چیز تموم شد ....

فقط عصر وقتی داشتم میرفتم مامان گفت زود برگردی
پرستو مهاجر
۱۱:۱۴۱۶
بهمن
بسم الله الرحمن الرحیم

دهه فجر شروع شد.

دهه ای که مغرضا میگن دهه زجر !!بعضی از مردم ناآگاه هم تکرار میکنن .

خوب اینه دیگه  جلوی دهن مردم رو نمیشه گرفت .. شایدم نباید گرفت.

 بعضی وقتا یه چیزی مد میشه ...

مثلا چند سال پیش شاید اینو بیشتر میشنیدین (دهه زجر) وحرص میخوردین که یکی میگه

و بعد هم میگه آزادی نیست و...

 بعد جوک درست کردن برا روحانی ها یا بقول مردم شیخا....

 خوب از وقتی هم که دکتر پا به میدون مبارزه با مفسدین و قدرت طلبا گذاشت

 جوک ها چرخید رو دکتر بخت برگشته که تنها جرمش این بود که میخواست حق مردم رو بگیره ..

و بعد الحمدالله یکی دیگه پیدا شد جوکها رفت طرف اون اگه گفتین کیه ؟؟؟؟

خوب حالا بگذریم دهه فجر واقعا فجر بود چرا که خونها براش داده شده

انقلاب ما یه سال و اندی طول کشید و به پیروزی رسید

 البته به غیر از اون چندین سال قبلش که عده زیادی تو زندانا زجر کشیدن

و شکنجه شدن و ناخناشون در اومدووو...

یک سال و اندی بود که مردم اومده بودن تو میدون.....

من الان که میبینم مصریها در چند روز راه چند ماهه رو رفتن میفهمم همش به برکت مردم ایرانه

من13 سالم بود

روزای اول تو مشهدکه ازچند روز بعد از مقاله رشیدی مطلق یا داریوش همایون

(راستی میدونین هفته قبل بعداز کلی فتنه گری تو غربت افتاد زمین و رفت تو کما و مرد؟!! )

 برعلیه امام شروع شده بود.

هفته اول شیشه بانک و اداره میشکستیم..

 اما کم کم گفتن کار بدیه خیلی زود فهمیدیم شیشه شکستن کار احمقهاست...

 ماه دوم انقلاب سر چهارراه شهدا هر روز جمع میشدیم... 100 نفر هم بیشتر نبودیم تو مشهد...

 منم هر روزمیرفتم (البته درس هم میخوندم ها بچه ها یاد نگیرن)

 بعضی روزا هم برحسب ضرورت از مدرسه میزدیم بیرون..

 یه روز ناظم دیده بود اومده بود پشت در ایستاده بود

ناظممون  آقای شیردل بود مرد خوب و مومنی بود

 5 نفر بودیم کشیدمون کنار گفت:"دستاتونو باز کنین..."

 فکر کردیم میخواد با چوب بزنه کف دستمون ...

ولی دست برد پشت لبمون و چند تار سبیلی که هنوز در نیامده بود با ناخوناش کند گذاشت کف دستمون

 گفت:"شما بزرگ شدین.این کارا رو نکنین .مواظب خودتون باشین. این یه اخطار بود.."

 حالا خسته شدین تا آخر دهه وقت زیاده بقیه اش باشه برا فردا اگه عمری بود.

 والسلام
______________________________________________
به دعوت وبلاگ شاید جنگ خاتمه یافته باشد اما........

به این موج پیوستم و دوستان زیر را به این موج دعوت کردم

ندای فرج           پلاک            نسل افتاب              دادها              نبرد نهایی       
 
           لبیک یا خامنه ای                           حدیث یار                                    ابالو

پرستو مهاجر
۱۷:۰۰۱۲
بهمن
ایام دهه فجر برای ما نسلی که سالهای قبل انقلاب نبودیم خیلی دلنشینه.

مخصوصا الان که بزرگ تر شدیم و میتونیم کامل از اخبار و اتفاقات کشورمون باخبر بشیم

 و تجزیه و تحلیل کنیم خیلی بیشتر میتونیم درک کنیم

 که واقعا انقلاب یک موهبت و نعمت الهی بوده

 که با رهبری مقتدر به سر انجام رسید.

انقلاب و ایام دهه فجر برای من یاد آور خیلی چیز هاست.

یادآور رشادت های بی دریغ خیلی از جوون هایی که هم سن و سال الان ما بودن

و این انقلاب با ریخته شدن خون اونها به ثمر نشست.

یاد آور پیشرفتی که سالهای بعد از انقلاب تا الان یکی پس از دیگری داره نصیب کشورمون میشه.

یاد آوراستقلال و این که اولین شرط برای بقاءیک حکومت استقلاله.

یاد آور یک نور که به لطف خدا و با مهربانی تمام و بی دریغ به ایران و مردمش تابید.

یادآور خشانت ها و بی عدالتی های رژیم شاهنشاهی.

یاد آور حکومت نظامی هایی که مردم بی اعتنا به اون به خیابون ها میرختند.

یاد آور ترس و وحشتی که اغلب توی خانواده ها بوده و از زبان اطرافیان زیاد شنیدیم.

یاد آور خیابون های شلوغ و مملو از مردم که با تظاهرات های منسجم و یکپارچه

رژِیم شاهنشاهی رو درهم ریختند.

یادآور زن و مرد و پیر و جوون و کودک و خردسالی که تو این تظاهرات ها شرکت میکردند

 و با مشت های گره کرده تو دهنی محکمی به امریکا و اسرائیل و رژِیم شاه

که دست نشانده آنها بود زدند.

وقتی فیلم ورود امام راحل به ایران رو در روز 12بهمن از رسانه ها میبینم

 وقتی اون همه شور و شوق و ذوق و عشق مردم به رهبری که سالها ازش دور بودند رو میبینم

نا خدا اگاه اشک تو چشام جمع میشه.

دهه فجر واسم یکی از بهترین ایام ساله.

 هرسال با نزدیک شدن به این ایام حال و هوای شهر کاملا انقلابی میشه

و این حس خوبی به من میده.

همیشه وقتی بابا از خاطرات سالهای قبل انقلاب واسم میگه سرا پا گوش میشم.

اون زمان بابا محصل هنرستان شهید بهشتی مشهد بوده.

و یکی از فعالان انجمن اسلامی و از بچه های پیرو خط امام.

گوش کردن به خاطرات و فعالیت هاشون واسم خیلی جالبه.

مثل این که تعریف میکنه اون موقع همیشه مدیر هنرستان یک شاهی تمام عیار بوده

 و بچه ها باهم با وحدتی که داشتن بلاهایی سر مدیر ها میاوردن که مدیر خودش پا به فرار میزاشته...

کوچیکتر که بودم ایامی که به تعطیلات میخورد و با بچه های دیگه خونه مامان بزرگ جمع میشدیم

 همیشه همه باهم شروع به خوندن سرودهای انقلابی میکردیم.

یادمه اون موقع یک کتاب داشتیم که داخلش پر بود از شعار ها و سرودهای انقلابی.

همیشه بازی هامون با یک سرود انقلابی شروع میشد.

درسته که ما بچه های این نسل امام رو ندیدیم و سالهایی که به انقلاب منتهی شده نبودیم

 ولی شوق و شور و عشقی که نسبت به امام و انقلاب کشورمون تو دلمون موج میزنه

بیشتر از بچه های اون زمان نباشه کم تر نیست مطمئننا..

وهمه دست به دست هم دادیم تا انقلابمون رو پابرجا نگه داریم

 و از مملکتمون و از خون شهدامون دفاع کنیم

و برای ظهور هرچه زود تر امام زمانمون و انقلابی بزرگ در جهان تلاش میکنیم........

سلامتی امام زمان و رهبر عزیزمون امام خامنه ای صلوات

اللهم صل علی محمد وال محمد و عجل فرجهم


پی نوشت:

به دعوت وبلاگ وسطی در موج وبلاگی "22بهمن نقطه سر خط"شرکت کردم

و دوستان زیر را به این موج دعوت میکنم


خاکریز         یک شهروند       تاریکی و روشنایی         ندای فرج
پرستو مهاجر
۱۷:۱۵۱۱
بهمن
شعارهای انقلابی:
رهبرا رهبرا مارا مسلح کنید.........

وای اگر خمینی اذن جهادم دهد  ارتش دنیا نتواند که جوابم دهد

توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد               شاه بجز خودکشی راه دگر ندارد         

توپ، تانک، مسلسل، دیگر اثر ندارد               حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد        

می کشم، می کشم آنکه برادرم کشت  

از جان خود گذشتیم     با خون خود نوشتیم   یا مرگ یا خمینی

خون گرفته ایران را قزوین و خراسان را               کشتند جوانان را حامیان قرآن را   

زنده و جاوید باد یاد شهیدان ما

مادر ندیده روی تو، الله اکبر               پدر نشسته سوگ تو، الله اکبر  

ای شهید حق آیم به سویت                 بهشت موعود در پیش رویت

ای شاه خائن اواره گردی خاک وطن را ویرانه کردی

 کشتی جوانان وطن اه و واویلا کردی هزاران در کفن اه و واویلا

مرگ بر شاه مرگ بر شاه

مرگ برشاه مر گ بر شاه(این اخریش باید محکم و کوبنده خونده بشه)

توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد حتی اگر شب و روز برما گلوله بارد

حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله

ماهمه سرباز توئیم خمینی گوش به فرمان توئیم خمینی

نهضت ما حسینیه رهبر ما خمینیه

تا خون در رگ ماست خمینی رهبر ماست

الله اکبر خمینی رهبر

استقلال ازادی جمهوری اسلامی

سکوت هر مسلمان خیانت است به قران

تا خون مظلومان به جوش است اوای عاشورا به گوش است

مردم ما بیدارند از سلطنت بیزارند

شاه باید برگردد اعدام باید گردد

نظام شاهنشاهی نابود باید گردد

ایستادن در صف نفت حالا دیگر حرام است

شاه فراری شده سواره گاری شده.........

پرستو مهاجر
۱۱:۱۴۰۵
بهمن
بسم رب الشهدا و الصدیقین

مقدمه

شهید یعنی استقامت                شهید یعنی عشق                  شهید یعنی ایثار

شهید یعنی جدا از همه تعلقات دنیوی                 شهید یعنی بهشتی

 شهید یعنی فانوسی که راه را برایت روشن تر میسازد

شهید یعنی جوان 19 ساله ای که لحظه شماری میکرد برای دیدن یار

شهید یعنی زمزمه یا حسین بر لب داشتن

شهید یعنی جان بر کف                     شهید یعنی پاسداری از حق                 شهید یعنی ارزش

 شهید یعنی عاشق امام بودن                     شهید یعنی گوش به فرمان رهبر داشتن

شهید یعنی بصیرت               یعنی دفاع از خاک و وطن             شهید یعنی شناخت راه حق از باطل

شهید یعنی مسلم بودن تسلیم شدن   
          
شهید یعنی دلت را نزد امامت بگذاری و بی دل راهی کوفه شوی

 شهید یعنی یک آسمان پاکی

و شهید یعنی ........

قسمت اول

مقدر بود کربلای هاشم ارتفاعات حاج عمران باشد

 مقدر بود خون سرخ هاشم خاک سخت کوهستان را آبیاری کند

مقدر بود هاشم  با چیزی که در رگ هایش میجوشد آرمان هایش را سرخ و تازه کند

هاشم فدایی بی ادعا و بیتوقع دانشگاه بود

هاشم برگشت و به هوس ها و تعلقاتش پشت کرد

هاشم خود را با سر بر روی قدم های انقلاب انداخت

هاشم درحوض صداقت روح خود را شستشو داد و برای خدا و به نام خدا در خون تپید.......

از کسی سخن میگنیم که اسوه ی سکوت آرامش و بی توقعی بود

از جوانی میگوییم که صدق و ورع خصیصه ذاتی او شده بود

 بچه هایی که نام خود را در لیست فدائیان نظام نوشته اند

قادر نیستند به آسایش   به آینده شخصی خود     به رفاهیات دوره ی جوانی مقید بمانند.

وقتی کسی امکانات یک زندگی بی درد سر را با لگد به گوشه ای میپراند

و در یک انتخاب معنا دار با سر به سوی خطر میرود

و در راه اعتقاداتش با آتش بازی میکند

 به راحتی میشود درباره اش چنین قضاوت کرد که:

"او اخلاص را تنگ در آغوش گرفته بود

و سپس خود را با هرچه داشته و نداشته تقدیم اسلام و حکومت انقلابی اش کرده است"........

پایان قسمت اول


پرستو مهاجر